هدف نوشتنم

سلام بر بزرگ  زنان وغيور مردان  ديزج خليل عليا

  تاريخ  خود،  ارزنده  ترين ،  گويا  ترين  و  انكار ناپذير ترين  سند  رخ داد  وقايع  و حوادث   جوامع بشري در   گذر   زمان  سپري شده  ،  مي باشد .  يعني ، هر ان چه را  كه  در گذشته  هاي دور و نزديك ،  فر د و جامعه  از سر گذرانيده  ،تاريخ  چگونگي   شكل گيري و قوام گرفتن  ملتي است..تمدن ،  تولد يافته از بطن تاريخ است .  و ، تاريخ  خود  حكايت گر  ايجاد  و  خلاقيت  هاي  آدمي ، در ميدان و   عرصه    نبرد زندگي ،  قصه و  افسانه  ، حكايت گر   حقيقت  مطلق  درد ،  رنج  ،  شكست  و پيروزي  آدمي   ،  در كشاكش  تداوم بقا  و راز بقا است . تاريخ  در حقيقت  همانند  قطب نما يي براي  نا خدا است  كه ،   در دل شب مسئوليت  خطير " هدايت  "  و سكان  داري را با   جان و دل   پذيرا مي گردد . ادامه دارد.......

 هرگونه بهره برداري از مطالب و تصاوير بدون قيد منبع ممنوع است

تاريخ   " ورق  " ،  كلام   " و آميزه  ها يي  است  از گذشته به  حال ، از  بودن ،   به سوي  شدن ها ؛    كه ، بدون اين بودن ؛ شدني چه   بسا  مشكل ،  حتي نا ممكن .  تاريخ  حافظه  جمعي  انسان ها يي  است كه  بر  اساس  شرايط و موقعيت هاي خاص ، سر نوشت  و حيات   آن ها به هم گره خورده.  شخص بدون  حافظه ، انسان   كامل  و بالغ نيست و حيات نباتي دارد، جامعه  ي  بدو ن تاريخ  ؛  مفلوج  ،  مفلوك ،  مرده ا ي  بيش  نخواهد بود .    

 در جهان  كنوني ، هر چيزي را  بها يي است .  و ،  بهاي تاريخ  ، ارزش حيات  آدمي است .  جامعه يي مغلوب و  منقرض مي گردد كه  تاريخ   و  هويت  تاريخي خويش را به فراموشي بسپارد يا  توسط  ديگران  به تاراج ،  تعرض ،  جبر  و تحميل گرفته شود ، و يا   اينكه  موريانه  تنبلي  و  تن پروري ،   جامعه  يي را  از درون به پوسيدن گرفته باشد

قصد پرداختن به معرفي روستا و زادگاه آباء و اجداديم به صورت فرميك و كتابي ندارم بلكه  قسمتي از فرهنگ غني اين روستا را به سبك جديد( خاطرات سازماندهي نشده و درهم و بر هم و شاخه به شاخه ) خواهم آورد تا از كمك شما خواننده عزيز هم استفاده نمايم  ، از طرفي اسامي گذشته گان را كه همگي نيك مردان و زنان صالحه هستند به نيكي ياد كنم. باشد كه آيندگان به ريشه هاي خود ببالند.

تصميم دارم نام گذشتگان را در اين نوشتار ماندگار نمايم ،باشد كه فرزندان و نوادگان محترم آنان  مطالبي جامع بر اين نوشته ناقص  اضافه نمايند..چون مراسمات و خرده فرهنگ هايي كه در خاطرات مي آيد بين تمام يا قريب به اتفاق خانواده ها حاكم بوده بنابراين در هر روايت به يك يا دو مورداز آنها اشاره خواهم كرد