بنام خالق زيبايي ها
سال ها پيش هوس تلطيف روحيه بر آن داشت تا لحظاتي مهمان طبيعت زيبا (كوه و دشت ) باشم.در اين سفر با مرد چوپاني همنشين شدم و مرا نصيحتي نمود. امروز كه به ياد آن سفر افتاده بودم ، حرف هاي چوپان پير دوباره نهيب زد كه حركتي كن.اين نوشته كوتاه را هديه مي كنم به آن پير روشن دل.
سابقه چوپان
چوپاني يكي از قديميترين پيشههاي انساني،شغلي شريف است كه بسياري از پيامبران الهي اين تجربه را داشتهاند، پيامبران بزرگي همچون حضرت ابراهيم و ايوب، يعقوب، شعيب، موسي و محمد (عليهم السلام) زيرا كار چوپاني داراي ظرايف و لطافتهاي خاصي است .در احاديث نيز چنين آآمده: در داستانهاى آفرينش، يكى از فرزندان آدم(ع )چوپان و ديگرى كشاورز عنوان شده. (طبرى، ج1، ص137ـ140). (قصص: 26؛ طه: 18؛ طبرى، ج 1، ص 398، 401، 472؛ رسولى محلاتى، ص 386). حضرت محمد صلياللّهعليهوآلهوسلم نيز چوپانى ميكرد و فرموده است: كدام پيامبرى است كه چوپانى نكرده باشد؟ (ابنكثير، ج 2، ص360؛ مجلسى، ج 16، ص 223ـ224).در شاهناهه نيز سابقه چوپاني به حكومت هوشنگ دومين پادشاه ايران زمين مي رسد .به زماني كه بعد از شناختن آتش،حيوانات را به ترتيب نفع رساني انتخاب و چگونگي پرورش و بهره گيري را فراگرفتند. چوپان هم ريشه با واژه ي شبان ودر زبان پهلوي شوپان بوده و به معني نگهبان گاو و گوسسفند است. امروزه در خيلي از زبان هاي رسمي دنيا واژه چوپان باهمان لفظ يا نزديك به آن تلفظ مي شود.